شجاعت !!
مدتهای زیادی هست که اقا طاها دستش رو به دیوار یا مبل وخلاصه هر تکیه گاهی میگیره و تند تند راه میره ولی هنوز جرات نکرده بود که دستش رو ول کنه. یک هفته قبل از عید بود(23/12/90) که من واقای بابا مشغول صحبت بودیم.اقای بابا به فاصله چند قدمی مبل نشسته بود که یهو دیدیم طاها دستش رو از مبل رها کرد و دو قدم برداشت تا برسه به باباییش. اووه که فقط خدا میدونه ما چقدر ذوق کردیم.
نویسنده :
مامان طاها
23:10